جوکهای بامزه و دست اول + فانتزیهای جدید
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • ღ♥ღ به هم نخندیم (منبع جوک و اس ام اس)ღ♥ღ
  • فندک برقی سیگار لمسی

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ღ♥ღ به هم نخندیم (منبع جوک و اس ام اس)ღ♥ღ و آدرس qmars.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 32
بازدید ماه : 32
بازدید کل : 6531
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

ღ♥ღ به هم نخندیم (منبع جوک و اس ام اس)ღ♥ღ
سلام




 

http://uploadkon.ir/uploads/happy_2.png

توی آسانسور بودم یه دختری هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت : چطوری ؟
گفتم : الحمدلله
یه نگاهی به من کرد ، هندزفری شو جابجا کرد !
معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه!
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم :
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله
 

 
 
ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﯾﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﯾﻨﺎ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻥ ﺳﻪ ﻗﻠﻮ !!!!
ﯾﻌﻨﯽ ﻻﻣﺼﺒﺎ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﭙﯽ ﭘﯿﺴﺘﺸﻮﻥ ﮐﺮﺩﯼ .....ﺣﺎﻻ ﺍﺳﻤﺎﺷﻮﻥ: ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ ﭘﺮﯾﺎ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﺮﺳﻪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﭘﺮﯼ !!!! ﮐﻼ ﻣﻠﺘﯽ ﺭﻭ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ......
حالا ﭼﻨﺪ ﻭقت ﭘﯿﺶ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﮐﻨﻪ؛
داداشم ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺤﮑﻢ ﮐﺎﺭﯼ کنه، ﺭﻓﺘه ﺑﻪ هر ﺳﻪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﺗﺒﺮﯾﮏ گفته؛
ﺑﻌﺪﺍً فهمیده ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﻋﺮﻭﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺗﺒﺮﯾﮏ گفته :))

ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﭽﯽ، ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ می گم: ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺩاماﺩﻩ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺗﺎ،
ﺩﻩ ﺑﯿﺲ ﺳﯽ ﭼﻞ ﮐﺮﺩﻩ ! ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ فرموده! ﺍﺧﻪ ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺑﺎﻫﻢ ﻓﺮﻕ ﻧﺪﺍﺭﻥ!

ﺑﺎﺑﺎمم ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ:
" ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ ﺑﭽﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺼﻔﻪ ﺗﻮست ﺭﻓﺘﻪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺯﺍﭘﺎﺱ، ﺗﻮ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﭘﻨﭽﺮﺷﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﯼ؟"
 

 
بعضی از پسرارو فقط میشه به چشم خواهری دید و لا غیر !
 

حداقل هر 39 روز یک بار از دوستانتان خبر بگیرید
که اگر مرده بود به چهلمش برسید


آیا میدانید
با حذف جمله " خوب ، دیگه چه خبر " از زبان پارسی
ارزش سهام مخابرات با کاهش ۸۰ درصدی مواجه میشود .


لذت بردن یعنی بری مهمونی ،
دخترشون برات شربت بیاره ،
آروم بگی : خودتون درست کردین ؟
اونم با عشوه بگه : بله ، نوش جان
بعدش تو بگی : نمی خورم ، مرسی


شب جلو تلویزیون خوابم برده بود
مامانم ساعت 2 نصفه شب اومد پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلی هم قربون صدقم رفت
بعد موقع رفتن پامو لگد کرد
داد زدم : اهههههههههههه . . . پام داغون شد
جواب داد : خاک تو سرت کنن ، آخه اینجا جای خوابه ؟


 

برداشت پدر و مادر از تحصیل در دانشگاه :
" این همه درس خوندی ، درِ یه نایلون رو نمیتونی‌ باز کنی ‌! "
 


باز یه سوالی مغزمو پریشون کرده
چرا جمعه انقدر به شنبه نزدیکه
ولی شنبه انقدر از جمعه دوره ؟
 


عمو زنجیر باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشید
جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار
یک گِلگی داشتم از حضورتون . . .
شما که زنجیر ما رو بافتی . . .
پَه چرا پشت کوه انداختی ؟
مشکلتون دقیقاً چی بود ؟
 



فقط یه ایرانی اونم از نوع تهرانی می تونه از دود شهر فرار کنه
تا بره شمال هوای تازه تنفس کنه ، بعد اونجا هی تند تند قلیون بکشه !

 

فقط یک زن ایرانی میتونه
روزی چند ساعت برنامه آشپزی نگاه کنه و چند تا دفتر هم پر کرده باشه
و آخرش همون کوکوسبزی همیشگی رو برای شوهرش درست کنه !


هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز . . .
فردا یه عالمه کار داری
قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالتم راحت باشه


دختر : بابا میتونم برم پیش دوستم درس بخونم ؟
بابا : نه نمیشه . . . برو اتاقت درس بخون
دختر : چرا آخه بابا ؟
پدر : واسه این که سالها پیش مامانت هم میومد پیش من درس بخونه


 

آبادانيه رو عقرب نیش میزنه
در حال مرگ میگه : سر قبرم بنویسین مار پیتون خوردش !


ورژن جدید
دقت کردین که : تن آدمی شریف است به جیب آدمیت
دقیقا همین لباس زیباست نشان آدمیت !
 



خدايا لطفا برو و به بعضي از آنهائی که ادعای ايمان داشتن دارند يادآوري کن که تو خدا هستي نه آنها !

 

اينائي که هميشه کليد دارن اما زنگ ميزنن و آسايش آدمو بهم ميزنن
همونائی هستن که هر بارکه ميرن حموم بعدش ميگن اون حوله منو میاری ؟
 



فقط يه ايراني ميتونه شامپو رو تو يه هفته تموم کنه
و تهش رو با آب قاطي‌ کنه و يک ماه بيشتر استفاده کنه
 

خدا نگذره از كساني كه شير حموم رو روي وضعيت دوش مي‌بندن و از حموم خارج مي‌شن !
 



عمه توماس اديسون مجددا در بيانيه اي به مردم شريف ايران اعلام کرد :
توماس فقط برق را اختراع کرده است . . .
لطفا به خاطر قبضش ما را مورد عنايت قرار ندهيد
 


تا حالا دقت کردين سر سفره وقتي به طرفت ميگي نمکدون رو بده ، اول خودش نمک ميريزه رو غذاش ، بعد ميده به تو

 

يکي از ترس ناک ترين جملات دوران مدرسه ، اين بود که :
"يه برگه از کيفتون بياريد بيرون"
 



اگر میخواهی در زندگی‌ قدمهای بلند برداری ، بهتره شلوار کردی بپوشی‌
 


مژده ای دل که مسیحا نفسی میاید
شوهر خوب مگر گیر کسی میاید
( خواهر حافظ )
 

دقت کردین فقط یه ایرانی میتونه بعد از چند روز کنگر خوردن و لنگر انداختن و استراحت ، وقتی پاش میرسه خونه خودش
بگه : آخیش . . . هیچ جا خونه خود آدم نمیشه !


http://uploadkon.ir/uploads/fantacy.png

فانتزیهای من:
یکی از فانتزیام اینه

که یه روز ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﻠﻴﺲ ﺑﺸﻢ؛

ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﺑﮕﻴﺮﻡ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ:
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭘﮋﻭ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻦ!

ﻣﮕﺎﻥ!!ﺳﺮﺕ ﺭﻭ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ! ﻣﮕﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﻱ!؟

ﻣﺎﮐﺴﻴﻤﺎﻱ ﻣﺸﮑﻲ ﺷﻴﻄﻮﻥ داری چیکار میکنی اون گوشه واستادی؟!

۲۰۶ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺩﺍﺭ، ﺁﻫﻨﮕﺖ ﺧﻴﻠﻲ ﻗﺪﻳﻤﻴﻪ ﻋﻮﺿﺶ ﮐﻦ

ﺑﻨﺰ ﻣﺸﮑﻲ، ﺑﻨﻨﻨﻨﻨﻨﻨﺰ ، پسته میخوری و ﻓﺨﺮ ﻣﻲ ﻓﺮﻭﺷﻲ ؟!!!    ﺑﺰﻥ بغل کصافت



یکی از فانتزیام اینه که‎
با دوست پسرم برم بیرون بعد بابام مارو بیرون ببینه
بعد من و دوست پسرم سریع بدوییم تو افق محو شیم
بعد بابام بیخیال نشه اونم بیاد تو افق دوست پسرمو زیر مشت و لقط(لگد) بزنه بترکونه
بعد دوست پسرم عمر با عزتشو بده به شما.
بعد چون شگون نداره مرده رو زمین بمونه همون تو افق با سوز و گداز فراوان خاکش کنم
و دیگه آخر هر هفته بدون فانتزی برم تو افق سر خاکش



یکی از فانتزیام اینه که‎
درگیر یه بازی کثیف بشم (مواد مخدر) بعد دوستم بهم بگه نیما بکش بیرون از این جریان لعنتی! بعد من رو به پنجره به افق خیره بشم و در حالی که دارم سیگار میکشم بهش بگم میخوام از این بازی کثیف بکشم بیرون اما یه کاره ناتموم دارم! این لعنتیا دختر همسایمونو واسه تضمین خیانت نکردن من به گروه گروگان گرفتن !

بعد دوستم با یه لبخند ملیح دستشو بزاره رو شونم و بگه برو تا اخرش رفیق
بعد من برم سر قرار تو یه سوله خارج از شهر داد بزنم کجایید من اینجام !
بعد یه دفعه چراغ‌ها روشن بشن من نتونم جایی ببینم دستمو بگیرم جلوی صورتم
بعد رئیس باند بگه نیما من رو تو یه حساب دیگه ای باز کرده بودم هنوزم وقت هست برگرد به گروه ! علاوه به حقوق بیشتر یه پراید هم بهت پاداش میدیم بعد من با عصبانیت بگم زِر نزن نفله اون دخترو آزاد کنید جاش منو بگیرید !
بعد طرف دست به جیب بشه تنفگو در بیاره ۳ تا گلوله شلیک کنه به سمت من
بعد منم همونجوری که دستم جلوی صورتم بود تیرهارو رو هوا نگه دارم بعد بگم دشواری نداره
که فقط پرایدو به من نشان بدید بعد پراید و بگیرمو برم سمت افق محو بشم



یکی‌ از فانتزیام اینه که
بزنم یکی رو بکشم
(البته نه بی خودی طرف به دخدر همسادمون متلک گفته )
ما رو هم که همه میدونن عاشق دخدر همساده
بعد که خواستن اعدامم کنن بهم بگن اخرین جملت چیه
منم با افتخار بگم :من با این کارم دنیا رو از وجود دو نفر نجات دادم(یکی خودم یکی هم مقتول)
شما هم دیگه از شر من خلاص می شید
اگه همه ما این کارو بکنیم بچه هایمان زندگی بهتری خواهند داشت
و بعد روحم تو افق محو بشه



یکی از فانتزیام اینه که‎
تو تاکسی نشسته باشم ۴ تا دختر داف سانتی مانتال نامبر وان که همگی کتاب زبان دستشونه هم سوار تاکسیه شن
بعد یهو موبایل من زنگ میخوره گوشیم و راحت از جیبم در میارم بعد شروع کنم تند تند انگلیسی صحبت کردن با طرف
بعد که گوشیو قطع کردم و همه تو کف حرکته بودن دوباره گوشیه زنگ بخوره اینبار شروع کنم اسپانیایی خف در حد لالیگا و مسی صحبت کنم.
بعد که همه گرخیدن به راننده به کردی بگم پیاده میشم
وقتی پیاده شدم همه هم پشت سرم پیاده بشن
اونی که از همه خوشگل تر بود بیاد جلو بپرسه آقا ببخشید شما زبانو کجا یاد گرفتین میشه شمارتونو داشته باشم
منم یه لبخند بهش بزنم بعد یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش بکنم و بگم:
شرمنده من بیژن نیستم من نیما هستم ولی‌ می‌تونم شمارمو بدم فقط بعد از ولنتاین زنگ بزن بعد اونم بگه: عزیزم من به جز تو تا حالا با هیشکی نبودم بعد من ندونم باید احساسِ خاص بودن بکنم، یا خر بودن !
افق مفق ام نمیرم همینه که هست !



یکی از فانتزیام اینکه:
در نظر دارم یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم
هروقت سردرد داشتمو یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم: چیزی نیست، همون سردردهای همیشگی
بعدم چندتاشو بخورم بگم آآآآه
لامصب عنده کلاسه!



یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ، بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛ از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه



یکی از فانتزیام اینه یه روز یه دختر داشته باشم
به دخترم پول تو جیبی نمیدم، تا یواش از پشت سرم بیاد
دستاشو حلقه کنه دور گردنم، موهاشم بخوره تو صورتم
در ِ گوشم پچ پچ کنه
بگه بابایی بهم پول میدی ؟
داریم با بچه ها میریم بیرون
موهاشو بزنم کنار .
ماچش کنم ،
بگم برو از جیبم وردار بابایی
به خاطر دخترم هم که شده ، یه روزی بابا میشم و بعدشم تو افق محو!



یکی از فانتزیام اینه که :
تو کوچه دارم رو پایی میزنم سیگارم هم دستمه. از دور میبینم مسی و رونالدو دارم میان سمتم منم بدوم برم سمتشون با یه حرکت به جفتشون لایی بزنم بعد کف کنن بگن تو چجوری این کارو کردی
بگم من شاگرد استاد تهامی هستم بعدشم این که چیزی نیست توپو بندازم بالا که بخوام مثله سوباسا برگردون بزنم
اما اون بالا همینجوری وایسم یهو یه صدایی بیاد بگه ادامه داستان هفته آینده..
بعدش تا هفته آینده همینجوری تو هوا باشم تا اینکه توپو شوت کنم
همینجوری که توپ داره میره تو افق محو بشه منم یه کام سنگین از سیگارم بگیرم بعدش یه دفعه پووووووووف تو دود سیگارم محو بشم!!!

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







سه شنبه 19 آذر 1392برچسب:, :: 16:45 ::  نويسنده : emad niroomand